عـدهاي مـيخـواهـند پرونده انتخابات دهم رياست جمهوري را به هر طريق ممكن ببندند. اين عـده، عـمدتاً شامل كساني هستند كه خودشان انتخابات را برگزار كردند و خودشان هم با ذوقزدگي كامل به حمايت از عملكرد خويش پرداختند. اما به نظر ميرسد روياي بسته شدن پرونده و فراموشي آن، به راحتي محقق نخواهد شد.
برهمين اساس، حاميان روند انتخابات تلاش خود را بر مخفي ماندن نشانههايي متمركز كردند كه دلـيـل حـقانيت معترضان بود. براي اين فرضيه، نشانهها و قرينههاي زيادي ميتوان ارائه كرد. نخستين نشانه در راهپيمايي بي نظير و همراه با متانت 25 خرداد آشكار شد. رفتار جناح مقابل و حملات غيرمتين به راهپيمايان متين، بهترين دليل بود كه نشان ميداد آشكار شدن تعداد معترضان به روند انتخابات و مـحـتـواي اعـتراض آنها براي حاميان اين روند، خوشايند نيست. ميزان جمعيت شركتكننده در تجمع حاميان كانديدايي كه به عنوان پيروز انتخابات مــعــرفــي شـده است و غيرقابل مقايسه بودن آن با حاضران در تجمع 25 خرداد- عليرغم تفاوت آشكار حجم تبليغات رسمي براي دو تجمع- بر نگراني مدعيان اصولگرايي افزود و لذا طبيعي بود كه از "دليل نمايي" اصلاح طلبان "و "دليل خواهي" آنها جلوگيري شود. اما اين عرصه و قياس آسان و پرمعناي ناشي از آن، تنها عرصهاي نبود كه قابليت قانعسازي ادعـاي حـاميان و معترضان به روند انتخابات را به نمايش گذاشت. با گذشت حدود 10 روز از برگزاري انـتخابات، طرفداران دولت يقين كردند كه حاميان كروبي و موسوي امكان برگزاري تجمعات اعتراض آميز ندارند. رضـايـي هم علـيرغم ادعـاهاي عجيب اوليه، در انصرافي معنادار ادامه پيگيري شكايت انتخاباتي را متوقف كرد. اين وضعيت، حاميان احمدينژاد رابه اين فكر انداخت تا وارد فاز طلبكاريشوند و معترضان به انتخابات را اقليتي غيرقابل توجه بدانند. رسيدن به اين هدف، جز با به راه افتادن سيل ابراز خوشحاليها و صدور تبريكها، امكانپذير نبود. اما در اين فاز نيز حاميان روند انتخابات به موفقيتي دست نيافتند به طوري كه ميتوان ادعا كرد كسي جز حاميان قبل از انتخابات، حاضر نشد به روند ابراز شوق و شعف بپيوندد. اين مسئله تا آنجا پيش رفت كه برخي رسانههاي حامي دولت، حريم مراجع را مورد حمله قرار دادند كه چرا پيروزي احمدينژاد را تـبـريـك نگفتهاند! در واقع ميتوان گفت حاميان صددرصدي روند انتخابات به دنبال ارائه دليلي براي اثبات افزايش هم زباني با خود بودند اما عدم همراهي بسياري از سياستمداران، علما، دانشگاهيان و احزاب مختلف با آنها، دليل ديگري شد كه حقانيت معترضان انتخاباتي را ثابت ميكرد.
با گذشت يك ماه از انتخابات، اكنون نه تنها دلـيلـي بر ترجيح سخن موافقان دولت بر ادعاي حاميان موسوي و كروبي مشاهده نميشود بلكه ادامه سكوت برخي از چهرههاي سرشناس و افزوده شدن "معترضان ساكت" در كنار دلايل متعددي قرار گرفته كه معترضان به نتيجه انتخابات عرضه كردهاند و متأسفانه به آن بياعتنايي شده است.
دو روز قبل، آيتالله استادي امام جمعه قم - كه در تقسيم بنديهاي سياسي، قرابت فراواني با اصولگرايان دارد و هيچگاه خود را به اصلاحطلبان، نزديك ندانسته اسـت- مهر سكوت چند هفتهاي را با اعتراض به عملكرد عدها ي از حاميان افراطي دولت شكست و سپس وعده داد كه تا 5 ماه ديگر، سكوت پيشه سازد. ايـن وعـده سكوت، در واقع آرامترين اعتراض به روشهايي است كه پس از انتخابات، عدهاي به دنبال نهادينه كردن آن هستند.
سكوت معنادار بعضي از سرشناسان جناح اصولگرا و افزايش تعداد "سكوت پيشگان" در حالي ادامه دارد كه سرشناسان ديگري از همان جناح، به صراحت يا در لفافه به دفاع از حقوق معترضان ميپردازند كه اين موضوع در كنار ساير نمونههاي مــورد اشـاره در ايـن مـقاله، ثابت ميكند دلايل معترضان، قويتر و "محكمه پسندتر" از ادعاهايي است كه فراكسيون دولتي اصولگرايان ارائه ميكند ولذا "نارضايتي انتخاباتي" علاوه بر ميليونها نفر از اقشار عادي جامعه كه در راهپيماييهاي اعتراضي شركت كردند، حمايت تلويحي يا صريح افرادي در جناحهاي گوناگون - از جمله اصولگرايان - را با خود همراه كرده است. اكنون نوبت طرف مقابل است تا با خروج از كليشههايي كه در يك ماه اخير مورد استفاده قرار گرفته است دليل قانعكنندهاي ارائه نمايد تا حداقل افرادي از طرفداران قبلي خود در جناح اصولگرا را به جمع حاميان فعلي روند انتخابات بيفزايند. اين گروه نبايد فراموش كنند كه بستن يك پرونده در ذهن ايرانيان هوشمند و نجيب، به اندازه بستن ظاهري پرونده توسط بازكنندگان ذينفع آن، آسان نيست؛ اگرچه ممكن است برخي مصلحت انديشيها موجب تمكين عدهاي از افراد شود يا آنها را به صبر بـا هـدف اجتناب از پرداخت هزينههاي بيشتر شخصي، اجتماعي يا ملي تشويق نمايد!
برهمين اساس، حاميان روند انتخابات تلاش خود را بر مخفي ماندن نشانههايي متمركز كردند كه دلـيـل حـقانيت معترضان بود. براي اين فرضيه، نشانهها و قرينههاي زيادي ميتوان ارائه كرد. نخستين نشانه در راهپيمايي بي نظير و همراه با متانت 25 خرداد آشكار شد. رفتار جناح مقابل و حملات غيرمتين به راهپيمايان متين، بهترين دليل بود كه نشان ميداد آشكار شدن تعداد معترضان به روند انتخابات و مـحـتـواي اعـتراض آنها براي حاميان اين روند، خوشايند نيست. ميزان جمعيت شركتكننده در تجمع حاميان كانديدايي كه به عنوان پيروز انتخابات مــعــرفــي شـده است و غيرقابل مقايسه بودن آن با حاضران در تجمع 25 خرداد- عليرغم تفاوت آشكار حجم تبليغات رسمي براي دو تجمع- بر نگراني مدعيان اصولگرايي افزود و لذا طبيعي بود كه از "دليل نمايي" اصلاح طلبان "و "دليل خواهي" آنها جلوگيري شود. اما اين عرصه و قياس آسان و پرمعناي ناشي از آن، تنها عرصهاي نبود كه قابليت قانعسازي ادعـاي حـاميان و معترضان به روند انتخابات را به نمايش گذاشت. با گذشت حدود 10 روز از برگزاري انـتخابات، طرفداران دولت يقين كردند كه حاميان كروبي و موسوي امكان برگزاري تجمعات اعتراض آميز ندارند. رضـايـي هم علـيرغم ادعـاهاي عجيب اوليه، در انصرافي معنادار ادامه پيگيري شكايت انتخاباتي را متوقف كرد. اين وضعيت، حاميان احمدينژاد رابه اين فكر انداخت تا وارد فاز طلبكاريشوند و معترضان به انتخابات را اقليتي غيرقابل توجه بدانند. رسيدن به اين هدف، جز با به راه افتادن سيل ابراز خوشحاليها و صدور تبريكها، امكانپذير نبود. اما در اين فاز نيز حاميان روند انتخابات به موفقيتي دست نيافتند به طوري كه ميتوان ادعا كرد كسي جز حاميان قبل از انتخابات، حاضر نشد به روند ابراز شوق و شعف بپيوندد. اين مسئله تا آنجا پيش رفت كه برخي رسانههاي حامي دولت، حريم مراجع را مورد حمله قرار دادند كه چرا پيروزي احمدينژاد را تـبـريـك نگفتهاند! در واقع ميتوان گفت حاميان صددرصدي روند انتخابات به دنبال ارائه دليلي براي اثبات افزايش هم زباني با خود بودند اما عدم همراهي بسياري از سياستمداران، علما، دانشگاهيان و احزاب مختلف با آنها، دليل ديگري شد كه حقانيت معترضان انتخاباتي را ثابت ميكرد.
با گذشت يك ماه از انتخابات، اكنون نه تنها دلـيلـي بر ترجيح سخن موافقان دولت بر ادعاي حاميان موسوي و كروبي مشاهده نميشود بلكه ادامه سكوت برخي از چهرههاي سرشناس و افزوده شدن "معترضان ساكت" در كنار دلايل متعددي قرار گرفته كه معترضان به نتيجه انتخابات عرضه كردهاند و متأسفانه به آن بياعتنايي شده است.
دو روز قبل، آيتالله استادي امام جمعه قم - كه در تقسيم بنديهاي سياسي، قرابت فراواني با اصولگرايان دارد و هيچگاه خود را به اصلاحطلبان، نزديك ندانسته اسـت- مهر سكوت چند هفتهاي را با اعتراض به عملكرد عدها ي از حاميان افراطي دولت شكست و سپس وعده داد كه تا 5 ماه ديگر، سكوت پيشه سازد. ايـن وعـده سكوت، در واقع آرامترين اعتراض به روشهايي است كه پس از انتخابات، عدهاي به دنبال نهادينه كردن آن هستند.
سكوت معنادار بعضي از سرشناسان جناح اصولگرا و افزايش تعداد "سكوت پيشگان" در حالي ادامه دارد كه سرشناسان ديگري از همان جناح، به صراحت يا در لفافه به دفاع از حقوق معترضان ميپردازند كه اين موضوع در كنار ساير نمونههاي مــورد اشـاره در ايـن مـقاله، ثابت ميكند دلايل معترضان، قويتر و "محكمه پسندتر" از ادعاهايي است كه فراكسيون دولتي اصولگرايان ارائه ميكند ولذا "نارضايتي انتخاباتي" علاوه بر ميليونها نفر از اقشار عادي جامعه كه در راهپيماييهاي اعتراضي شركت كردند، حمايت تلويحي يا صريح افرادي در جناحهاي گوناگون - از جمله اصولگرايان - را با خود همراه كرده است. اكنون نوبت طرف مقابل است تا با خروج از كليشههايي كه در يك ماه اخير مورد استفاده قرار گرفته است دليل قانعكنندهاي ارائه نمايد تا حداقل افرادي از طرفداران قبلي خود در جناح اصولگرا را به جمع حاميان فعلي روند انتخابات بيفزايند. اين گروه نبايد فراموش كنند كه بستن يك پرونده در ذهن ايرانيان هوشمند و نجيب، به اندازه بستن ظاهري پرونده توسط بازكنندگان ذينفع آن، آسان نيست؛ اگرچه ممكن است برخي مصلحت انديشيها موجب تمكين عدهاي از افراد شود يا آنها را به صبر بـا هـدف اجتناب از پرداخت هزينههاي بيشتر شخصي، اجتماعي يا ملي تشويق نمايد!
نقل از: وبلاگ شخصي مجتبي واحدي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر