روزنامه آمریکایی لوس آنجلس تایمز با چاپ گزارشی با عنوان " برداشت نادرست از نا آرامی های ایران " کشورهای غربی را متهم کرده است که ماهیت اصلی تحولات اخیر در ایران را نمی دانند و تحولات ایران را اشتباه تحلیل می کنند.
این روزنامه نوشته است :" تحولات متعاقب انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران درسطح رسانه ها و سیاستمداران غربی به درستی مورد تحلیل قرار نمی گیرد چرا که آنچه که ما در ایران شاهد آن هستیم یک الگوی اروپای شرقی وار از انقلابات رنگین نیست . از سوی دیگر مهندس موسوی نامزد معترض به نتایج اعلام شده انتخابات ایران فردی ساختار شکن نیست که بخواهد اصول نظام جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار دهد . "
این روزنامه نوشته است : " آنچه در ایران می گذرد یک نزاع قدرت میان روحانیان در قدرت است که از ابتدای انقلاب نیز وجود داشته است اما این بار به وضوح از عرصه پشت صحنه به جامعه کشیده شده است . اگر نزاع کنونی قدرت در ماه های آینده به نفع یکی از طرفین فیصله یابد می توان انتظار تغییرات جدی را در سطح نخبگان حاکم را داشت اما اصل انقلاب و نظام همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد".
نزاع اصلی قدرت در ایران میان دو طیف از جناح های قدرت است و اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات اخیر زیر شدید ترین انتقادات محمود احمدی نژاد درباره فساد اقتصادی خانواده اش قرار گرفت و محمود احمدی نژاد آنها را متهم ساخت که در دوران مسئولیت خود فقط به فکر منافع فردی و گروهی خود بوده اند و ریشه بسیاری از نابسامانی های اقتصادی کنونی در سوءمدیریت و سوء استفاده های مالی آنها بوده است.
در واقع در انتخابات اخیر همین کسانی که ا ز سوی احمدی نژاد متهم می شدند از جمله رفسنجانی و خاتمی به حمایت از موسوی برخاسته و در پشت سر او قرار گرفتند. خاتمی که قبل از اعلام کاندیداتوری موسوی خود اعلام نامزدی کرده بود با حضور موسوی به نفع او کنار کشید و از تمامی گروه های مخالف دولت خواست تا به طور متحد در پشت میر حسین موسوی قرار بگیرند.
علاوه بر این حمایت ها ، زوج موسوی و رهنورد دارای یک سابقه انقلابی روشن هستند؛ هر دوی آنها از فرزندان انقلاب به حساب می آیند، برای پیروزی این انقلاب مبارزه کرده اند و هر دوی آنها به آرمان های آیت الله خمینی رهبر فقید ایران وفادار هستند .
آنها در جریان مبارزات انتخاباتی خود به وضوح اعلام کردند که نه با اصل نظام بلکه فقط با شیوه حکمرانی محمود احمدی نژاد مخالفند .
پیام انتخاباتی موسوی مبنی بر بازگشت به اصول و آرمان های اولیه انقلاب نه تنها انعکاسی داخلی داشت بلکه در سطح رسانه های عرب منطقه نیز انعکاس گسترده ای یافت . در حالی که به نظر می رسد رسانه های غربی برداشت های متفاوت و متناقضی را از حرکت موسوی داشته و دارند و دوست دارند حرکت موسوی در ایران را آن طور که خود می خواهند تفسیر کنند . در واقع رسانه های غربی دوست داشته و دارند تا حرکت های اخیر در ایران را در قالب یک انقلاب رنگین آن گونه که در اوکراین و برخی دیگر از کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز روی داده بود تفسیر کنند که ممکن است در نهایت به فروپاشی کل سیستم حکومتی ایران منجر شود.
اینکه موسوی تا چه میزان مایل است تا در حرکت اعتراضی خود و حامیانش مود حمایت غرب قرار بگیرد نامشخص است اما حتی فرض این حمایت ، موسوی و حامیانش را در معرض سرکوب شدید جناح حاکم در ایران قرار می دهد.
همین امر حتی باعث شده تا افرادی چون حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه محافظه کار کیهان در نوشته های خود به صراحت خاتمی و موسوی را به دادگاهی کردن و محاکمه تهدید کند.
آنچه که ما امروز در ایران شاهد آنیم یک انقلاب رنگین نیست بلکه نزاع قدرتی پیچیده بر سر مسیر حرکت آینده انقلاب است.
این روزنامه نوشته است :" تحولات متعاقب انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران درسطح رسانه ها و سیاستمداران غربی به درستی مورد تحلیل قرار نمی گیرد چرا که آنچه که ما در ایران شاهد آن هستیم یک الگوی اروپای شرقی وار از انقلابات رنگین نیست . از سوی دیگر مهندس موسوی نامزد معترض به نتایج اعلام شده انتخابات ایران فردی ساختار شکن نیست که بخواهد اصول نظام جمهوری اسلامی را مورد هدف قرار دهد . "
این روزنامه نوشته است : " آنچه در ایران می گذرد یک نزاع قدرت میان روحانیان در قدرت است که از ابتدای انقلاب نیز وجود داشته است اما این بار به وضوح از عرصه پشت صحنه به جامعه کشیده شده است . اگر نزاع کنونی قدرت در ماه های آینده به نفع یکی از طرفین فیصله یابد می توان انتظار تغییرات جدی را در سطح نخبگان حاکم را داشت اما اصل انقلاب و نظام همچنان به حیات خود ادامه خواهد داد".
نزاع اصلی قدرت در ایران میان دو طیف از جناح های قدرت است و اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات اخیر زیر شدید ترین انتقادات محمود احمدی نژاد درباره فساد اقتصادی خانواده اش قرار گرفت و محمود احمدی نژاد آنها را متهم ساخت که در دوران مسئولیت خود فقط به فکر منافع فردی و گروهی خود بوده اند و ریشه بسیاری از نابسامانی های اقتصادی کنونی در سوءمدیریت و سوء استفاده های مالی آنها بوده است.
در واقع در انتخابات اخیر همین کسانی که ا ز سوی احمدی نژاد متهم می شدند از جمله رفسنجانی و خاتمی به حمایت از موسوی برخاسته و در پشت سر او قرار گرفتند. خاتمی که قبل از اعلام کاندیداتوری موسوی خود اعلام نامزدی کرده بود با حضور موسوی به نفع او کنار کشید و از تمامی گروه های مخالف دولت خواست تا به طور متحد در پشت میر حسین موسوی قرار بگیرند.
علاوه بر این حمایت ها ، زوج موسوی و رهنورد دارای یک سابقه انقلابی روشن هستند؛ هر دوی آنها از فرزندان انقلاب به حساب می آیند، برای پیروزی این انقلاب مبارزه کرده اند و هر دوی آنها به آرمان های آیت الله خمینی رهبر فقید ایران وفادار هستند .
آنها در جریان مبارزات انتخاباتی خود به وضوح اعلام کردند که نه با اصل نظام بلکه فقط با شیوه حکمرانی محمود احمدی نژاد مخالفند .
پیام انتخاباتی موسوی مبنی بر بازگشت به اصول و آرمان های اولیه انقلاب نه تنها انعکاسی داخلی داشت بلکه در سطح رسانه های عرب منطقه نیز انعکاس گسترده ای یافت . در حالی که به نظر می رسد رسانه های غربی برداشت های متفاوت و متناقضی را از حرکت موسوی داشته و دارند و دوست دارند حرکت موسوی در ایران را آن طور که خود می خواهند تفسیر کنند . در واقع رسانه های غربی دوست داشته و دارند تا حرکت های اخیر در ایران را در قالب یک انقلاب رنگین آن گونه که در اوکراین و برخی دیگر از کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز روی داده بود تفسیر کنند که ممکن است در نهایت به فروپاشی کل سیستم حکومتی ایران منجر شود.
اینکه موسوی تا چه میزان مایل است تا در حرکت اعتراضی خود و حامیانش مود حمایت غرب قرار بگیرد نامشخص است اما حتی فرض این حمایت ، موسوی و حامیانش را در معرض سرکوب شدید جناح حاکم در ایران قرار می دهد.
همین امر حتی باعث شده تا افرادی چون حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه محافظه کار کیهان در نوشته های خود به صراحت خاتمی و موسوی را به دادگاهی کردن و محاکمه تهدید کند.
آنچه که ما امروز در ایران شاهد آنیم یک انقلاب رنگین نیست بلکه نزاع قدرتی پیچیده بر سر مسیر حرکت آینده انقلاب است.
نقل از: سايت عصر ايران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر