۱۳۸۸ مرداد ۲۴, شنبه

تجاوز به زندانيان: نگاهي به نامه تاريخي آيت الله منتظري در سال 67


بي ترديد، نامه حجة الاسلام والمسلمين مهدي كروبي خطاب به آيت الله هاشمي رفسنجاني مبني بر اعمال تجاوز به زندانيان پسر و دختر را بايد يكي از بي سابقه ترين افشاگري هاي انجام شده توسط شخصيت هاي مهم نظام دانست. نامه اي كه البته با تكذيب برخي از اصولگرايان تندرو و موضع گيري هاي شديد آنها همراه بود. مسئله تجاوز در زندان اما مسئله تازه اي نبوده و پيشتر هم توسط برخي از بزرگان نظام مطرح شده است. مهمترين آنها نامه تاريخي آيت الله منتظري بود كه در سال 67 خطاب به امام خميني نوشته شد. نامه اي كه به عزل و حصر خانگي آيت الله منتظري منجر شد. بخش هايي از اين نامه و به بيان بهتر "رنج نامه" در ادامه آمده است. قضاوت با شما!

[. . . آيا مي دانيد در زندانهاي جمهوري اسلامي به نام اسلام جناياتي شده كه هرگز نظير آن در رژيم منحوس شاه نشده است؟ آيا مي دانيد عده زيادي زير شكنجه بازجوها مردند؟ آيا مي دانيد در زندان مشهد در اثر نبودن پزشك و نرسيدن به زندانيهاي دختر جوان، بعدا ناچار شدند حدود بيست و پنج دختر را با اخراج تخمدان و يا رحم ناقص كنند؟ آيا مي دانيد در زندان شيراز دختري روزه دار را با جرمي مختصر بلافاصله پس از افطار اعدام كردند؟ آيا مي دانيد در بعضي زندانهاي جمهوري اسلامي دختران جوان را به زور تصرف كردند؟ آيا مي دانيد هنگام بازجويي دختران، استعمال الفاظ ركيك ناموسي رايج است؟ آيا مي دانيد چه بسيارند زندانياني كه در اثر شكنجه هاي بي رويه، كور يا كر يا فلج يا مبتلا به دردهاي مزمن شده اند و كسي به داد آنان نمي رسد؟ آيا مي دانيد در بعضي زندانها حتي از نور روز هم براي زنداني دريغ داشتند اين هم نه يك روز و دو روز بلكه ماهها؟ آيا مي دانيد برخورد با زنداني حتي پس از محكوميت فقط با فحش و كتك بوده؟ آيا مي دانيد روحاني و روحانيت در نظر مردم مورد تنفر واقع شده است؟ قطعا به حضرتعالي خواهند گفت اينها دروغ است و فلاني ساده انديش. اما من از داخل زندانها و رفتار با آنان اطلاع دارم و مي بينم جنايت مي شده و شوراي عالي قضايي كه وظيفه دارد يا نمي داند و يا جرات اقدام ندارد . . .]

مسئله تجاوز به زندانيان و نقض حقوق آنان مسئله امروز ايران نيست. با اين وجود، همواره مسئولان چشمانشان را به روي اين حقيقت بستند و به جاي علاج، صورت مسئله را پاك كردند. آنان به واقع آسان ترين راه را انتخاب كردند و آن حمله به شخصي بوده كه با شجاعت اين حقيقت تلخ را مطرح نموده است. اما آيا به راستي آسان ترين راه كم هزينه ترين راه هم هست؟ و آيا تاريخ براي مهدي كروبي هم تكرار مي شود؟