۱۳۸۸ آبان ۲, شنبه

آیت الله زنجانی در تماس با کروبی: این هتک حرمت ها نشان از موفقیت شما دارد

آیت الله بیات زنجانی در گفنگو با مهدی کروبی، مقاومت وی را در برابر تخریب ها ستود.

مرجع عالیقدر غروب روز جمعه اول آبانماه، در گفتگوئی تلفنی با حجت الاسلام و المسلمین مهدی کروبی، ضمن تقبیح حرکات زشت اخیر در جهت تخریب شخصیت ایشان، مقاومت آقای کروبی در برابر نامهربانی ها و بی مهری های موجود را ستودند.
معظم له در این گفتگو، حجت الاسلام و المسلمین کروبی را شخصیتی مومن، مبارز و غیر قابل حذف خوانده و خطاب به ایشان فرمودند: به هر میزان موثر باشید، در برابرتان ایستادگی می کنند و این هتک حرمت ها نشان از موفقیت شما دارد.
نقل از: سايت موج سبز آزادي

مشکل اصلی کروبی / وقتی «همه جاخالی می‌دهند»، «او جاخالی نمی‌دهد»

"صفارهرندی، سرعت عمل کافی دارد، جرج بوش بلد است جاخالی بدهد، ولی کروبی به هیچ‌کدام از این دو هنر آراسته نیست و درست وقتی که «همه جاخالی می‌دهند»، «او جاخالی نمی‌دهد»."
دیروز هنگام بازدید مهدی کروبی از نمایشگاه مطبوعات به او حمله شد. یک نفر هم کفشش را به سمت او پرتاب کرد که به استناد عکس خبرگزاری فارس،‌ کفش مذکور به هدف مزبور (سرکروبی) اصابت کرده است.
خوشبختانه در کمال ناباوری کروبی از حمله فیزیکی و شیمیایی فوق جان نسبتاً سالم به دربرد. کارشناسان بخش شیمیایی حمله فوق را بسیار خطرناک‌تر و سهمگین‌تر از بخش فیزیکی داستان دانسته‌اند. چرا که ضارب خیلی راه رفته بوده و کفشش به طرز فجیعی بو می‌داده است.
حالا مغروضات زیر پیش می‌آید:
1- ضارب از کجا آمده بوده؟2- شماره پای ضارب بیشتر از 44 بوده یا کمتر؟3- عکاس خبرگزاری «فارس» با یک دوربین عکاسی چقدر آمادگی داشته که درست لحظه اصابت کفش با سر کروبی را عکس گرفته؟4- آیا عکاس مزبور از اتفاق مذکور با خبر بوده؟5- به نظر شما چه کسی از مصلی بدون کفش بیرون رفته؟6- آیا می‌شود از روی اندازه کفش، ضارب را شناسایی کرد؟7- آیا تاریخ واقعاً تکرار می‌شود؟ اگر چنین است، این سیندرلای مذکر، کجا پیدا خواهد شد؟ 8- بعد از پیدا شدن سیندرلای مذکر مذکور، چه کسی با وی ازدواج خواهد کرد؟
مدتی‌ است که ماجرای پرتاب کفش باب شده است. اخیراً هم در جلسه پرسش و پاسخ در دانشکده فنی دانشگاه تهران، جوانی کفشش را به سمت صفارهرندی پرتاب کرد، که ظاهراً صفارهرندی کفش را روی هوا گرفته بود. عکسش را خود ما هم چاپ کردیم. فقط خوب است که آقایان کفش‌پرت می‌کنند، چون کفش پاشنه‌دار زنانه،‌ خطرناک است.
ماجرای پرتاب کفش از پرتاب خبرنگار عراقی به سمت جورج بوش شروع شد. در یک مقایسه کوچک درمی‌یابیم که صفارهرندی، سرعت عمل کافی دارد. جرج بوش بلد است جاخالی بدهد، ولی کروبی به هیچ‌کدام از این دو هنر آراسته نیست و درست وقتی که همه جاخالی می‌دهند او جاخالی نمی‌دهد.
نقل از: خبر آنلاين

۱۳۸۸ مهر ۲۸, سه‌شنبه

مهندس میرحسین موسوی در اولین مصاحبه ویدیویی: مذاکره زمانی معنا دارد که حق انتخاب مردم محترم باشد

اولین فیلم ویدیویی مهندس میرحسین موسوی در سایت خبری "کلمه" منتشر شد
از سوی دیگر به گزارش پایگاه خبری پارلمان نیوز، متن پیاده شده این مصاحبه بدین شرح است:
با توجه به مطرح شدن طرح وحدت ملی نظر شما در این رابطه چیست؟
این اصطلاح به اشکال گوناگونی مطرح می شود که خوب است این موضوعات از همدیگر تفکیک شود. من در دیداری که بانمایندگان فراکسیون اقلیت مجلس داشتم، بحث وحدت ملی را مطرح کردم که در آنجا قصد من از این اصطلاح بیشتر اشاره به یک حس و اراده جمعی بود که در طول انتخابات تشکیل شد که براساس پیوند با میراث تمدنی و منافع ملی خودمان در جهت سعادت و پیشرفت کشور بود و منظری که برای آینده گشوده می شد اهمیت پیدا می‌کرد و همه شاهد بودیم که علاقه‌ای در این باره در کشور ایجاد شده بود.
گمان می کنم حتی با توجه به مسایل بعد از انتخابات این سرمایه همچنان باید حفظ شود و سعی شود که تقویت شود ، وحدت ملی از این لحاظ فوق العاده برای ما مهم است و همه باید روی آن تکیه کنیم. در این جا منظور از وحدت ، وحدت بین همه اقشار است روشنفکران و مردم ، دانشجویان با مردم و قومیت ها مختلف با هم و فرهنگ های مختلف باهم است.
در آستانه انتخابات زنجیره سبزی که میدان تجریش را به میدان راه آهن جوش داد یکی از بهترین مظاهر وحدت بود که همه اقشار مردم در آن شرکت کردند و این مساله در سراسر کشور ما موج پیدا کرد و بر اساس چنین تصوری ایده راه سبز امید شکل گرفت .
منتهی غیر از این موضوع مساله وحدت ملی در معانی دیگری هم بکار گرفته شد که بعد از مشکلات و مسایلی که در کشور پیش آمد که همگی بخوبی به آن وقوف داریم یک عده‌ای با انگیزه های گوناگون و گاه با انگیزه های خیر به دنبال این بودند که آیا می شود در گفت و گوهای افراد سیاسی می شود دامنه تنش ها را کم کردیا نه؟در این باره یک طرحی آقای هاشمی رفسنجانی داشتند یک موقعی هم بحث این شد که آیت الله مهدوی کنی در این باره نظریاتی دارند، کلن افراد گوناگونی در این باره اظهار نظر کردند. آن چه در این جا مهم است این که بنده تا بحال در این رابطه اظهار نظری نکرده ام با توجه به این معنا.
منتهی با توجه به شایعاتی که از بحث هایی که در این باره مطرح است من یک خاطره ای از حضرت امام دارم که نقل می کنم ، نکته ای در آن هست که بنده بر اساس آن عمل می کنم. برسر مساله مک فارلین که بحرانی ایجاد کرد و مردم هنوز نمی دانستند که مک فارلین به ایران آمده یا چه اتفاقی افتاده ، این که آیا ایشان محرمانه به ایران آمده و برگشته . این موضوع اولین بار در یک روزنامه سوریه ای مطرح شد و در اینجا در بحثی که در میان سران سه قوه شکل گرفت گفته شد که این مساله به داخل کشور هم کشیده خواهد شد و با توجه به حسی که به مساله رابطه با آمریکا و گفت و گو با آمریکا وجود داشت طبیعی است که بحرانی را در داخل کشور ایجاد کند، روسای سه قوه که بنده هم در خدمتشان بودم به اتفاق رفتیم خدمت حضرت امام (ره) و با ایشان صبحتی داشتیم. وقتی این مساله برای ایشان توضیح داده شد که چگونه ، چطور و به چه دلیلی اصلن این فرد با چه گروهی آمدند و رفتند و نتیجه چه بود و گفته شد که این مساله در یک روزنامه لبنانی یا سوریه ای مطرح شده و به ایران هم خواهد کشید، ایشان فرمودند که بروید و به مردم این مساله را بگویید، مردم باید در جریان باشند و یک مقداری هم بحث کردند در این رابطه . وقتی که می خواستیم بلند شویم ایشان یک جمله فرمودند که همیشه به عنوان یک جمله ی طلایی و مهم در ذهن بنده مانده است. ایشان فرمودند؛ هیچ موقع کاری نکنید که نتوانید به مردم توضیح بدهید. که بنده این مساله در ذهنم باقی مانده است.
برای همین اگر گفت و گویی باشد، صحبتی باشد، بحث و موضوعی باشد طبیعتا به عنوان یک همراه این جریان عظیم با مردم آن را درمیان خواهم گذاشت و چیزی نخواهد بود که نتوانم از آن دفاع کنم.
طبیعی است که در این رابطه با توجه به ضعفی که رسانه های ما دارند و برعلیه راه سبز امید فعالیت می کنند و ما رسانه رسمی نداریم و تمام رسانه های ما محدود شده است ، خبرهایی که در این رابطه یا مسایلی شبیه به این منتشر می شود خوب است که مردم به این که خود این رسانه ها متعلق به چه جناحی هستند و با چه قصدی این اخبار را منتشر می کنند، انشالله توجه خواهند کرد. این می تواند به همه ما کمک کند که در یک فضای اندیشمندانه و پر از ارزش های مورد اعتقاد خودمان حرکت کنیم.
آیا دیدار یا تماسی در این باره با شما صورت گرفته است یا خیر؟
نه چنین صحبتی نشده است، البته من در جریان پیشنهادی که آقای هاشمی رفسنجانی در نماز جمعه مطرح کردند و بعد پیشنهاداتی که تعدادی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام به ایشان کردند، هستم و همچنین از طریق رسانه ها در جریان صحبت هایی هستم که انتساب داده می شود که آقای حضرت آیت الله مهدوی کنی و دیگران مطرح کرده اند. و گاهی هم دیده ام که دیگران و افرادی با نیت های خیر چنین مساله ای را مطرح می کنند، ولی تماس مستقیمی در این رابطه با بنده گرفته نشده و نه نامه نگاری صورت گرفته و نه مذاکره رسمی در این رابطه گرفته است. کلن در این رابطه کاری انجام نشده است.
ملت ما یک حرکت بزرگی را شروع کرده و ماهم همراهش هستیم که انشاالله در گرو همین جهتی باشم که مردم در آن حرکت می کنند. اگر دقت شود اوایل این اتفاقاتی که در کشور افتاد بحث بود که چگونه باید حرکت کنیم و جواب ما چه باید باشد که از دستاوردهای بزرگ انتخابات و انقلاب اسلامی بتوانیم بهره مند باشیم و آنها را ادامه بدهیم. در این باره بحث حزب و جبهه و گروه های مختلف شد که مبارزات سیاسی تعریف شده در کشور یا در جهان مطرح بوده است ، ما فکر کردیم که آن نمی تواند مقصود و اهداف ما را برآورده کند و با تجربیات خود انتخابات خیلی همخوانی ندارد البته آن تجربیاتی که باهمدیگر داشتیم.
در این انتخابات ما دیدیم که خانواده ها ، گروه های سیاسی ، مذهبی ، هنری، فرهنگی و کلن هر کس در هرجایی که هست به شیوه خودش و بنا بر توانایی خودش کمک رساند و در این رابطه وارد این حرکت شد، در حقیقت دنباله هم بحثی است که داشتیم و مطرح شد که هر شهروند یک ستاد چنین کاری بصورت شبکه ای در کشور صورت گرفت.قدرت این حرکت هم از همین مساله نشات می گرفت نه از یک حرکت حزبی ، البته به این معنی نیست که احزاب موثر نبودند یا موثر نخواهند بود، نه آنها جایگاه خودشان را دارند و فوق العاده جایگاهشان ضروری است و ضرورت دارد که آنها هم همچنان فعالیت های خودشان را داشته باشند. ولی برای ادامه این راه و رسیدن به اهداف و آرمانها که تحت عنوان “ایران پیشرفته” مطرح شده است در جهت برآورده کردن خواسته های مردم و در حقیقت استیفای حقوق مردم ، ما فکر کردیم که مساله خیلی با بازتابی گسترده تر با توجه به تجربه انتخابات می خواهد پی گرفته شود، که همانطور هم شد و همین طور هم اعلام شد. در چنین نگاهی مهم نیست که هر کس چه قدر کمک می کند ، به چه شیوه ای کمک می کند، اصل این است که یک اراده و نیت همگانی در سطح کشور ایجاد شده و بشود ، حتی در یک خانواده و حتی یک فرد بتواند به تنهایی تا برسد به احزاب و گروه ها و تشکل هایی که سابقه دارند هر کس در چارچوب فعالیت های خود که در حال انجام است و با آن زندگی می کند بتواند به این حرکت عظیم کمک برساند. بنده همیشه اعتقاد داشتم یک آدم روشن دلی ، پیرزنی یا پیرمردی فردی که اصلن به هیچ نوعی نمی تواند در این فعالیت ها شرکت داشته باشد در گوشه خانه اش یک دعایی می کند ما این را به عنوان یک فعالیت در داخل این شبکه قلمداد کنیم تا برسد به فعالیت هایی که سازمان یافته و منظمی که هست.
امروز ما شاهد این هستیم که بصورت غیر عادی و استثنایی خلاقیت های هنری در میان گروه ها و دسته های هنری صورت می گیرد، این ها هیچ کدام تابع یک حرکت حزبی نیست ولی متعلق به یک شبکه گسترده اجتماعی است، ما تعداد کلیپ ها و سرودهایی که داریم در این مدت ساخته شده و تعداد طرح ها یی که در این مدت نقاشی شده ، کاریکاتورهایی که داریم در این مدت کشیده شده اصلن با هیچ دوره تاریخی کشورمان قابل قیاس نیست و در حقیقت آنها هستند که محتوای گفت و گو و حرکت این موج و این راه عظیم را هدایت می کنند و پیش می برند. این کار در داخل یک حزب صورت نگرفته است گاهی سه یا دو هنرمند باهم و یا در دسته های بزرگتر و کوچکتر در گوشه و کنار کشور و حتی در خارج از کشور به این راه کمک رسانده اند. همچنین گروه های مذهبی هستند ، هیات های مختلف ، هیات های خیریه و دسته های سیاسی و غیره .
درحقیقت در اینجا مبارزه تبدیل به یک زندگی شده است، زندگی که ادامه دارد و هیچگاه توقف پذیر نیست، این طور نیست که بشود آن را در یک نقطه ای متوقف کرد. به همین دلیل این حرکت یک حرکت آسیب ناپذیر هم هست و در یک فضای گفت و گوی همگانی هم این حرکت ها تسریع می شود مسیرش و پیش می رود. از این لحاظ رسانه ها اهمیت فوق العاده ای دارند و زحمتی که کسانی در رسانه های ما می کشند قابل تقدیر است و بنده همین جا بازهم توصیه می کنم با توجه به این که ما هیچ وسیله ای را در اختیار نداریم به این ابزار و وسیله بیشتر توجه شود و از امکاناتش بیشتر استفاده شود، این معجزه ای است که ما در طول انتخابات و بعد از انتخابات دیده ایم که باید با توجه به موقعیتی که داریم از این وسیله استفاده کنیم.
طبیعتا فضای زندگی های فردی و اجتماعی را از طریق رسانه ها به هم پیوند می دهیم و یک حرکت عظیم و گسترده و قابل دوامی را ایجاد می کنیم.
یکی از دلایل تداوم همین حرکت به نظر بنده همین قضیه است که متعلق به یک گروه اندک یا حزب و یا جریان مبارزه با تمام ابعاد و جزییات نیست بلکه یک جریانی است آمیخته با آرمان ها و آمال و شیوه زندگی خود مردم.
ما می خواهیم از تفسیر این که آیه ای که “خانه های خود را قبله قرار دهید ” الهام گرفته و این طور باشد که مردم در رجوع به شبکه وسیع اجتماعی و این تشکل های ریز و درشت خودشان که هر کدام ما در آنها چندین سهم و شرکت داریم در حقیقت این حرکت شکل و ادامه پیدا کند.
راه حل بحران چگونه بدست می آید؟
تا هنگامی که مساله بحران و مشکل در کشور قبول نشود، تا هنگامی که مردم کثیر و اکثریت مردم اغتشاشگر نامیده بشوند ، تا موقعی که مردم به حساب نیایند، تا موقعی که حق مردم قبول نشود برای تعیین سرنوشت خودشان، راه حل جامعی برای رفع مشکل پیدا نخواهد شد.
برای همین وحدت ملی در معنای دومی که بنده ذکر کردم که فعالیت ها و دسته ها و گروه‌ها می‌کنند در این رابطه که برخی با نیت خیر است فکر می کنم که این مساله ضرورت دارد که در هر حرکتی به مردم احترام گذاشته بشود ، اکثریت مردم رانده نشوند ، مردم همه با هم اند حتی آنهایی که عقاید دیگری دارند، این تفکیک و تجزیه را ما می کنیم و متاسفانه مردم را از همدیگر جدا می کنیم . اصل این است که به مردم احترام گذاشته شود ، عقایدشان را قبول شود و این اصل که همه ما باید به قانون اساسی برگردیم و این که باید به حاکمیت مردم بر سرنوشت خودشان باید برگردیم ، آن موقع راه حل خیلی راحت پیدا می شود برای این مشکل.

۱۳۸۸ مهر ۲۵, شنبه

پیام سیدمحمدخاتمی به مناسبت سالروز تولدش: قهرمان راستین کسی است که مردم را قهرمان بداند

سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور محبوب پیشین ایران، در پیامی ضمن تشکر از همه هم‌وطنانی که از راه دور و نزدیک فرارسیدن سالروز میلادش را تبریک گفته بودند، هوشیاری و بصیرت مردم را مهم‌ترین راه پیروزی توصیف نمود و قهرمان راستین را کسی خواند مردم را قهرمان بداند. متن این پیام که در سایت رسمی سیدمحمد خاتمی منتشر شده به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
زندگی جویبار زلال و دل انگیزی است که از سرچشمه ازل سرازیر شده و تا دریای ابد ادامه خواهد یافت.
منتهی
”رگ رگ است این آب شیرین و آب شور
در خلایق می رود تا نفخ صور“
انسان آگاه و آزاد (مختار) شایسته آن است که زندگیش – که نعمت بزرگ پروردگار است – شیرین باشد ولی افسوس که غفلت یا بداندیشی خود آدمی و یا بدخواهی و ستیزگری بدخواهان و رهزنان بی پروای فضیلت، زندگی را بر بسیاری از مردمان تلخ می کند و آگاهان آزاد نیز از دردی که بیشتر مردمان گرفتار جهل و فقر و استبداد و حرمت شکنی قدرت پرستانِ انسان ستیز می برند رنج می کشند.
اما با یاد خدا، درد انسان و انسانیت را داشتن و برای ما که در این نقطه حساس از سرزمین خدا و این لحظه پر تپش تاریخ زندگی می کنیم برای ایران بزرگ و ایرانی سرفراز اندیشه و تلاش کردن راهی است که آیین و وجدان پیش پای ما گذاشته است. باید استوار بود و به لطف خداوند امیدوار و به آینده ای روشن تر از امروز چشم دوخت و دل سپرد و از موانع و مشکلات نهراسید. منتهی آنچه مهم است بیداری و هوشیاری و امیدواری و پایداری خود مردم است که گره گشا است و قهرمان راستین کسی است که مردم را قهرمان بداند و همه تلاش او این باشد که قهرمان اصلی و حقیقی توان و شایستگی خود را باور کند و به میدان بیاید و در آن بماند. خداوند نیز بندگان باورمند و پایدار و آزاده خود را مورد عنایت ویژه خود قرار خواهد داد.
یک سال گذر عمر یعنی یک سال نزدیک تر شدن به آنچه سرنوشت گریزناپذیر همه ما است، یعنی درگذشت از این رویه زندگی به لایه پرژرفای زندگی دیگر که جاودان است و امید که همه ما از این سال و سالها توشه ارزنده ای برگیریم.
از عزیزانی که در همه این مدت مرا نواخته اند و این بنده کوچک خداوند را با محبت و حسن نظر خود مورد لطف قرار داده اند و در واقع خوبیها و فضیلت های خود را به من نسبت داده اند از ژرفای دل سپاسگزارم و به ویژه کسانی که بزرگوارانه به بهانه سالروز تولدم اظهار محبت کرده اند (و نام بردن از همه آنها مثنوی هفتاد من کاغذ می شوند).
این محبت ها و بزرگواری ها بزرگ ترین سرمایه زندگی من است.
خداوند یار و نگهدار همه شما باد!
سید محمد خاتمی
25 /7 /1388

۱۳۸۸ مهر ۱۸, شنبه

خبرهایی از اوین- امیدواری وکیل بهزاد نبوی نسبت به آزادی وی

وكيل بهزاد نبوي، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ابراز اميدواري كرد که درخواست تبديل قرار بازداشت وي به وثيقه يا كفالت، به دليل وضعيت جسماني‌اش مورد موافقت قرار گيرد و چریک پیر هرچه زودتر آزاد شود.
به گزارش نوروز، وكيل بهزاد نبوي، عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ابراز اميدواري كرد که درخواست تبديل قرار بازداشت وي به وثيقه يا كفالت، به دليل وضعيت جسماني‌اش مورد موافقت قرار گيرد و چریک پیر هرچه زودتر آزاد شود.
صالح نيكبخت در گفت‌وگو با ايلنا، در خصوص آخرين وضعيت بهزاد نبوي که در هفته گذشته به دلیل عود بیماری فتق تحت عمل جراحی قرار گرفت، گفت: نبوي همچنان در بيمارستان خاتم الانبياء تحت مراقبت و نگهداري است.
وكيل بهزاد نبوي در پاسخ به سوال ديگري مبني بر اينكه آيا احتمال دارد، قرار بازداشت موكلش به وثيقه يا كفالت تبديل شود يا خير؟ اظهار داشت: به نظر مي‌رسد درخواست اينجانب و خانواده نبوي به سبب وضعيت جسماني وي و همچنين دستور پزشكان متخصص كه خواستار حضور نبوي در مكاني آرام و بدون استرس و اضطراب هستند، مورد توجه دادستان تهران قرار گرفته است.
نيكبخت ابراز اميدواري كرد، درخواست تبديل قرار بازداشت نبوي به وثيقه يا كفالت، به دليل وضعيت جسماني‌اش مورد موافقت قرار گيرد و وي هرچه زودتر آزاد شود.بهزاد نبوی که 68 سال سن دارد و پیش از این عمل جراحی قلب نیز انجام داده است.
نقل از: سايت موج سبز آزادي

۱۳۸۸ مهر ۱۳, دوشنبه

درخواست سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از مراجع عظام برای آزادی بهزاد نبوی


بدنبال تشديد بيماري بهزاد نبوي در زندان انفرادي و انجام عمل جراحي روي وي، سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي ايران با صدور اطلاعيه اي ضمن دادن هشدار نسبت به حفظ سلامت عضو شوراي مركزي خود، از همه شخصيت هاي روحاني و غير روحاني كشور كه نسبت به نبوي شناخت بلاواسطه دارند درخواست كرد تا براي آزادي وي تلاش كنند.متن كامل اين اطلاعيه به شرح زير است:
ملت شریف ایران
روز پنج شنبه گذشته آقای بهزاد نبوی که بیش از سه ماه در بازداشت انفرادی به سر می برد، تحت عمل جراحی قرار گرفت. او که پیش از این سابقه عمل قلب داشته است، به رغم وضعیت جسمی نامناسب همچنان در بازداشت غیر قانونی و در زندان انفرادی نگهداری می شود این درحالی است که از دو ماه پیش بازجویی های وی به کلی قطع شده و از ملاقات با وکیل محروم است.
سئوال این است بهزاد نبوی که هیچ بهانه ای ولو به ظاهر قانونی برای دستگیری او وجود نداشته و با توجه به بازداشت وی در اولین روزهای پس از برگزاری انتخابات علی القاعده بهانه های واهی نظیر دخالت در ناآرامی ها و اعتراضات مردمی در مورد او منتفی است، به چه جرم و اتهامی دستگیر شده و این چه جرم و اتهامی است که با گذشت نزدیک به چهار ماه هنوز پرونده وی تکمیل نشده و به رغم وضعیت جسمی نامناسب و نگران کننده همچنان باید در سلول انفرادی نگهداری شود؟
بهزاد نبوی شخصیت ناشناخته ای نیست. چریک مبارز و زندانی قبل از انقلاب، یار دیرین و معتمد شهید رجایی، شخصیت مورد علاقه و عنایت امام، وزیر کابینه های مختلف بعد از انقلاب، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی که از نظر سلامت مالی و پاکی اخلاقی در میان دولتمردان چهره ای شاخص به شمار می رود، امروز به چه اتهامی باید در آستانه سن هفتاد سالگی در سخت ترین شرایط حبس به سر ببرد؟
ما هیچ دلیلی جز حقدها و کینه های شخصی و ذهن های مشوش گرفتار بیماری توهم توطئه برای این رفتار قساوت بار نمی یابیم. جرم بهزاد نبوی این است که در سراسر زندگی سیاسی خود در قبل و بعد از انقلاب با انحصار طلبی و خودکامگی مبارزه کرده و در برابر قدرت پرستان استبداد طلب نه گفته و همواره بر حق ملت در حاکمیت بر سرنوشت خویش تأکید کرده و با پایداری بر این مسیر خشم و کینه بسیاری را علیه خود انباشته است.
ما به خوبی می دانیم که به بند کشندگان نبوی هیچ دلیل و مدرکی برای متهم کردن وی در دست ندارند. تحت فشار قرار دادن بسیاری از زندانیان و بازداشت شدگان به منظور اعتراف علیه بهزاد نبوی به روشنی از دستان خالی بازجویان و سرافرازی و روسفیدی نبوی حکایت دارد. آنان نیک می دانند بهزاد نبوی کسی نیست که در اثر فشار و شرایط ناگوار زندان در برابر خواسته های بازجویان تمکین کند. بنابراین نگهداری او در سلول انفرادی هیچ دلیل و انگیزه ای جز حس انتقام گیری و ذهنیت بیمار توطئه بین ندارد. و این همان حقیقتی است که ما را نسبت به سرنوشت وی نگران می کند. زیرا با وجود چنین واقعیتی آینده بازداشت و رسیدگی به پرونده اش را نمی توان براساس ضوابط قانونی پیش بینی کرد و انتظار رفتاری براساس موازین عادلانه و قانونی با وی داشت، این واقعیت با توجه به سن بالا و وضعیت جسمی وی می تواند عواقب خطرناک و غیر قابل جبرانی را در زندان برای وی رقم زند.
وضعیت نگران کننده اخیر او که با دخالت به موقع همسر و پزشک معالجش به عمل اضطراری وی منجر شد، این احتمالی را تشدید می کند. چنین نگرانی و احتمالی با توجه به حوادث ناگوار سال های اخیر و افزایش جانباختگان در زندان های کشور چندان دور از انتظار نیست.
بر این اساس ما خواهان آزادی فوری بهزاد نبوی هستیم و هشدار می دهیم مسئولیت جان وی بر عهده مسئولان ارشد نظام است. ما از همه مدیران و شخصیت های روحانی و غیر روحانی و به ویژه عالمان بزرگ دینی و مراجع معظم تقلید که بسیاری از آن ها با آقای نبوی سابقه همکاری داشته اند و نسبت به او شناختی مستقیم و بلا واسطه داشته، در بی گناهی و دیانت و وفاداری او به اسلام و انقلاب تردیدی ندارند، مصرانه می خواهیم برای آزادی وی تلاش کنند.
به راستی جز شيوه های استالینیستی کدام رويه هايي را در دوران معاصر می توان سراغ گرفت که با صادق ترین و با سابقه ترین یاران و مبارزان و خدمتگذاران كشور و نظام اینچنین رفتار کند. اگر تازه به دوران رسیده های انقلاب، صاحبان اذهان بیمار و آنان که به مقوله حکومت و کشورداری نگاهی شخصی دارند قادر به درک عمق این فاجعه نیستند و نمی توانند درک کنند که این رفتار چه تصویر زشت و نفرت انگیزی در اذهان عمومی ترسیم می کند، از دلسوزان و علاقمندان به نظام و کسانی که بهزاد نبوی و یاران او نظیر مصطفی تاجزاده و فیض الله عرب سرخی و محسن میردامادی و محسن امین زاده و صفایی فراهانی و عبدالله رمضان زاده را به خوبی می شناسند انتظار نمی رود در برابر این ظلم آشکار سکوت پیشه کنند.
در برابر این ظلم و اجحاف بزرگ که با هیچ معیاری قابل توجیه نیست عمل به وظیفه شرعی، قانونی، عقلی و وجدانی کمترین انتظاری است که می توان از عالمان دین و دلسوزان متعهد به اصول و ارزش های الهی و انسانی و مصالح کشور و نظام داشت.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران12/7/88
سایت نوروز

۱۳۸۸ مهر ۹, پنجشنبه

حجاريان آزاد شد

گروه سياسي،عشرت عبدالهي؛روزنامه اعتماد:
«سعيد حجاريان روز گذشته از زندان آزاد شد. غلامعلي رياحي وکيل مدافع حجاريان با اعلام اين خبر گفت؛ موکلم با توديع وثيقه صادره تا زمان برگزاري دادگاه آزاد شد.به اين ترتيب سعيد حجاريان نظريه پرداز اصلاحات در پنجاه و پنجمين بهار زندگي خود که در جريان حوادث پس از انتخابات بازداشت شده بود روز گذشته پس از تحمل 110 روز حبس از زندان آزاد شد.
وي از جمله صدها تن از فعالان سياسي اصلاح طلب است که در جريان حوادث پس از انتخابات رياست جمهوري دهم بازداشت و روانه زندان شد. اين در حالي بود که وي در پي تروري که 10 سال پيش عليه وي صورت گرفته بود، وضعيت جسماني نامناسبي داشت و بايد مرتباً تحت نظر پزشک قرار مي گرفت. اما به رغم اينها وي به زندان منتقل شد. همين امر باعث شد همسر حجاريان بتواند با وي ديدار کند که البته او نيز نسبت به وضعيت جسماني همسرش اظهار نگراني کرد و گفت بعد از ترور ناکام وي سيستم هاي ارادي و غيرارادي او آسيب هاي جدي ديده و نياز به مراقبت هاي ويژه دارد. اما تلاش براي آزادي وي بي نتيجه بود.اين در حالي بود که يکي از روزنامه هاي محافظه کار حتي مدعي شد حجاريان خود نمي خواهد آزادش کنند و معتقد است زندان برايش از خانه بهتر است؛ ادعايي که بازتاب طنزآميزي در افکار عمومي داشت.
اما خبرهاي ضد و نقيضي از آزادي وي روي سايت ها منتشر مي شد، به گونه يي که سخنگوي قوه قضائيه سابق خبر آزادي حجاريان را اعلام کرد، اما وي نه تنها آزاد نشد بلکه يک روز پس از آن اعلام شد حجاريان از زندان به خانه يي سازماني منتقل شده که از لحاظ امکانات بهتر از زندان است. اين قضيه تا جايي پيش رفت که بروجردي رئيس کميسيون امنيت ملي در پي اعتراض خبرنگاران پارلماني نسبت به اين موضوع گفت اين خانه حتي استخر نيز دارد. هرچند خبرنگاران وضعيت جسمي اين چهره شاخص اصلاحات را به وي يادآور شدند که وي حتي قادر به حرکت نيست چه برسد به اينکه بتواند شنا کند.
با اين حال خانواده حجاريان و پزشک وي از ادامه بازداشت و وخيم تر شدن وضع سلامت او ابراز نگراني کردند. از همين رو بود که دري نجف آبادي دادستان وقت کشور در حاشيه نشست روساي کل دادگستري تاکيد کرد حجاريان آزاد شود و گفت هيات دادستاني خواستار کنترل وي در منزل خود شده اند. اما اين توصيه ها کارساز نبود و وي آزاد نشد. اينچنين بود که بعد از دو ماه زندان وي را با ويلچرش در سومين جلسه دادگاه حاضر کردند.
او حتي نمي توانست آنچه اعترافات او خوانده مي شود را در جلسه دادگاه قرائت کند و فرد ديگري به جاي او اين کار را انجام داد. اما اين پايان ماجرا نبود چرا که پس از دادگاه وي را به رسانه دولتي آوردند تا اعترافاتي را که در دادگاه مطرح شده بود در قالب ميزگرد تلويزيوني دوباره مطرح کند. اما اينک پس از گذشت چند روز از اين به اصطلاح ميزگرد، وي با وثيقه 200 ميليون توماني آزاد شد.
آزادي وي در حالي است که تعداد زيادي از هم حزبان و همفکرانش که تقريباً همگي يک روز پس از انتخابات رياست جمهوري دهم دستگير و روانه زندان شدند، همچنان در زندان به سر مي برند؛ همفکراني که اتهامات شان همگي هدايت آشوب هاي بعد از انتخابات است.سعيد حجاريان کيستسعيد حجاريان که از نظريه پردازان اصلاح طلبان است، چه آنها که در پيش از انقلاب دستي بر آتش مبارزه داشتند و چه آنهايي که در متن انقلاب بودند، همه او را مي شناسند.
وي که از موسسان جبهه مشارکت ايران اسلامي است هرچند مدتي در مشاغل امنيتي و اطلاعاتي فعاليت مي کرد اما از دهه 70 به عنوان يکي از چهره هاي اثرگذار فکري در جناح چپ و اصلاحات درخشيد، به گونه يي که به وي لقب مغز متفکر اصلاحات داده شد. وي که متولد 1333 است پس از دوم خرداد 1376 در نخستين انتخابات شوراي اسلامي شهر تهران به عنوان نايب رئيس به اين شورا راه يافت و در عين حال سمت مشاور سياسي محمد خاتمي رئيس جمهور سابق کشورمان را بر عهده داشت. وي گرچه در آن زمان کم و بيش با مطبوعات همکاري داشت اما در بهار مطبوعات با روزنامه «صبح امروز» که در نوع خودش يکي از بهترين روزنامه هاي اصلاحات بود، به طور جدي وارد صحنه مطبوعات شد؛ روزنامه يي که در جريانات سياسي آن روز نقش اطلاع رساني عمده يي را بر عهده داشت. اما ديري نپاييد که اين چهره مطرح جنبش دوم خرداد در سال 78 بعد از افشاگري هايي درباره قتل هاي زنجيره يي مقابل شوراي شهر تهران توسط «سعيد عسگر» ترور شد. اين گونه بود که وي بعد از ترور در يک دوره طولاني به کما رفت به گونه يي که اميدي به زنده ماندن وي وجود نداشت. از همين رو بود که همسر وي زنده ماندن حجاريان را به معجزه شبيه دانست، اما گويا مقدر شده بود حجاريان بايد زنده بماند. هرچند وي از خشم کينه توزان جان سالم به در برد اما هيچ گاه بهبودي کامل نيافت و زندگي روي صندلي چرخدار را آغاز کرد. وي هم اکنون حتي به لحاظ کلامي و سخن گفتن و در بسياري از امور شخصي نيز با مشکلات بسيار شديدي روبه رو است. ضارب وي هرچند به 15 سال زندان محکوم شد اما يک سال بعد آزاد شد. حجاريان که هم اکنون پنجاه و پنجمين بهار زندگي خود را سپري مي کند براي بار اول در هشتم شهريور 1360 مورد سوءقصد قرار گرفته بود.در حال حاضر سعيد حجاريان را به عنوان يکي از چهره هاي برجسته اصلاح طلبان و معروف به تئوريسين اصلاحات مي شناسند.