۱۳۸۸ شهریور ۷, شنبه

برای حجاریان؛ بی تو قدمی برنمی داریم


پرستو سرمدی
بر تو چه رفته است که این گونه به انکار خویش نشسته ای ؟ با ما از ناتوانی در تحمل رنجی که در زندان کشیده ای سخن نگو که در این 10 سال اخیر هر روز می دیدیم رنجی را که می کشی و دم نمی زنی ،هر روز می دیدیم که ناتوانی در بیان کلمات چگونه تو را قاصر می کند از انتقال معانی عظیمی که در ذهنت می گذرد اما باز هم از گفتن آن نمی گذشتی چرا که می دیدی موج اشتیاق را در چشمهایمان که می خواستیم کلمه کلمه ای که از دهانت بیرون می آید را چون در گرانبها حفظ کنیم در خاطرمان که می دانستیم حتما به کار می آید برای آبیاری نهال نوپای آزادی در این سرزمین خشکیده.
به درستی مغز اصلاحات نامیدند تو را مغزی که از پس آن ترور رسوا از کار نیفتاد تا خواری گردد در چشم دشمنان انسانیت تا امروز به خیال خود با مجبور کردن تو به آن اعتراف نمایشی از چشم در بیاورند و شاید مرحمی بر آن بگذارند بی خبر از آنکه برای زخم 10 ساله مرحمی نیست.
دژخیمان این بار اشتباه نکرده بودند در تشخیص جایگاه تو و تو را به عنوان نظریه پرداز اصلاحات که می تواند اصلاحات را به سرانجام برساند و ایران را به آژادی هدف قرار دادند بی خبر از آنکه این تیر هیچ گاه به هدف نخواهد خورد.زمستان 78 بود که گلوله به هدف نخورد تا به لطف خدا تو بمانی و سمبلی شوی از دموکراسی در ایران که هر چند هنگام سخن گفتن نفسش به شماره می افتد و برای راه رفتن نیاز به کمک دارد اما همچنان زنده است و روزی دوباره سراپا خواهد شد.
می دانی بعد از 10 سال چرا حتی از جسم ناتوان و بیمارت نمی گذرند ؟ چون می دانند که ترور سال 78 بی نتیجه مانده است و تو با همین جسم ناتوان هم نظریه پرداز بزرگ آزادی خواهی هستی و با همین جسم بیمارت از اصلاحات جامعه محوری سخن گفته ای که این روزها بیش از هر زمان قدرت آن برای دشمان آزادی عیان شده است .
حالا به تو و آزادی ضربه ای دیگر زده اند در خیالشان اما باز هم ناتوانند در فهم اینکه همین که بیرون بیایی بازهم شمع محفل ما خواهی بود همچون آزادی و دموکراسی که برای همیشه محبوب ما خواهند ماند هر چند امروز دست رس ناپذیر بنمایند.
اما آن موقع حتما به ما بگو که بر تو چه رفته که این گونه به انکار خویش نشسته ای ؟نه این که گمان کنی تورا برای سکوت در برابر آن نمایش مضحک ملامت می کنیم که جانت برایمان عزیر تر از هر چیز دیگری است در این دنیای بی آبرو اما از چه روی این گونه سرت را پایین گرفته ای و به انکار خویش نشسته ای ؟مبادا گمان کرده باشی باز هم تو باید قربانی شوی برای ادامه راهی که همه می دانیم بالاخره به مقصد خواهد رسید .تصور کردی باید قربانی شوی تا شاید نسل من بتواند با فراغ بیشتر این راه را بپیماید . اما اشتباه کرده ای ما بی تو حتی قدمی بر نمی داریم...
پرستو سرمدی، عضو هسته مرکزی پویش موج سوم

۲ نظر:

روحیا گفت...

سلام و خسته نباشید خدا خیرتان دهاد که در راه آگاهی مردم تلاش میکنید و به امید پیروزی قاطع ایمان بر حق و دیدن شما در روز قدس در صفوف ملت ایران . مطالبت بسیار پر محتوا بودند با تشکر از شما در صورت تبادل لینک ممنون میشوم
یا علی

جامعه مجازی جوانان اصلاح طلب گفت...

ممنون از لطفتون وعرض پوزش به دليل تاخير در انتشار پيام شما.
شما را لينك كرديم.
با تشكر